ظرفیت‌های مغفول صنعت برق برای تامین منابع مالی

ظرفیت‌های مغفول صنعت برق برای تامین منابع مالی

نقطه آغاز بحران برق در ایران، روند نزولی سرمایه‌گذاری‌ها در این صنعت بود. تابستان امسال در حقیقت نمودی محدود از پیامدها و عوارض جدی کاهش سرمایه‌گذاری‌ها و روند کند توسعه زیرساخت‌های این صنعت به ویژه در حوزه تولید برق بوده است.

تعطیلی صنایع بزرگ پرمصرف در تابستان امسال، زیان غیرقابل جبران تحمیل شده به این دست از صنایع، افزایش قیمت تمام شده محصولات آنها و هزینه ناشی از این افزایش بها برای اقتصاد کشور عواملی بودند که زمینه‌سازی برای تامین مستقل برق صنایع بزرگ را از همان ابتدا در دستور کار وزارت نیروی دولت سیزدهم قرار داد.

اگر چه این رویکرد، امتیازات و نقاط قوت بسیار زیادی دارد و می‌تواند در میان‌مدت به افزایش چشمگیر ظرفیت تولید و همچنین بهینه‌سازی مصرف برق به ویژه در صنایع بزرگ انرژی‌بر منجر شود، اما پیش‌نیازهای فنی و اجرایی مهمی‌ دارد که باید به شکل جدی مورد توجه قرار گیرد. البته در این میان نمی‌توان از نقش شرکت‌های مهندسی مشاور در بهبود عملکرد سرمایه‌گذاران نیروگاهی در راه‌اندازی این ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه مستقل صنایع بزرگ چشم پوشید.

وقتی شرکتی مانند ملی مس ایران برای راه‌اندازی یک نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی اقدام می‌کند، در گام اول مشخصات فنی توسط یک شرکت مهندسی مشاور تعیین و بر اساس آن طی مناقصه‌ای سرمایه‌گذار و پیمانکار تعیین می‌شوند. در گام بعد اما نحوه اجرای پروژه، زمان تحویل و حتی سطح و کیفیت کارکرد آن در میزان و قیمت تولید محصولات آن تاثیرگذار خواهد بود. نکته اینجا است که عمده صنایع انرژی‌بر جزو صنایع بالادستی مادر بوده و بهای محصولات آنها در قیمت تمام شده زنجیره صنایع پایین‌دستی متکی به این مواد اولیه کاملا موثر است.

بنابراین هر اخلالی در تامین برق آنها عملا زنجیره گسترده‌ای از محصولات و تولیدات صنعتی را متاثر کرده و هزینه این مخاطرات را به کل این صنایع تحمیل می‌کند. ازاین‌رو راه‌اندازی نیروگاه‌های مستقل برای صنایع بزرگ را باید اقدامی‌ با حساسیت‌های جدی در نظر گرفت و همه جوانب آن را پیش‌بینی کرد.

مساله دیگری که نباید از نظر دور داشت این است که مسائل و مشکلات صنعت برق در کوتاه‌مدت قابل حل نیستند. به همین دلیل پیش از ایجاد مساله باید برای جلوگیری از ایجاد آن اقدام کرد یا حتی‌الامکان مشکلات احتمالی هر اقدام را پیش‌بینی و برای آن چاره‌اندیشی کرد.

درست به همین دلیل است که فعالان صنعت برق بر این باورند که مشکلات و بحران فعلی این صنعت حداقل تا دو سال آینده گریبانگیر آن خواهد بود. از این رو باید گفت سال آینده بدون تردید سال بسیار دشواری برای این صنعت بوده و اگر همین امروز برای رفع مشکلات به ویژه تامین برق پایدار چاره‌اندیشی نکنیم این سختی‌ها تا یکی، دو سال بعد از آن هم استمرار خواهد یافت.

در حال حاضر بی‌پولی به عنوان ریشه اصلی مشکلات صنعت برق مطرح می‌شود، اما به نظر می‌رسد تغییر این دیدگاه کاملا ضروری است. ذهنیت نادرستی که صنعت را از نظر توان مالی ضعیف ارزیابی می‌کند، باید اصلاح شود. فقط کافی است که نگرش ما نسبت به کسب و کارهای صنعت برق تغییر کند.

برای این تغییر کسب‌و‌کار دولت و در راس آن وزارت نیرو باید این مساله را روشن کند که به دنبال حفظ مالکیت و تصدی‌گری خود روی تاسیسات موجود است یا جلب مشارکت بخش‌خصوصی را برای ایجاد منابع درآمدی و سرمایه‌ای جدید برای تقویت این بخش دنبال می‌کند.

اگر واقعا به دنبال حل مشکل و تقویت بخش‌خصوصی باشیم، راهکارهای بسیاری وجود دارد. به عنوان مثال در حوزه شرکت‌های توزیع نیروی برق که با چالش‌های جدی هم مواجه هستند، می‌توانیم با تاسیس یک شرکت بورسی و واگذاری ۸۰درصد از سهام شرکت‌های توزیع به این مجموعه، زمینه را برای خصوصی‌سازی واقعی آنها فراهم کنیم. به این ترتیب به جای واگذاری توزیع‌ها به برخی از شرکت‌های خاص، علاوه بر اینکه با عرضه آنها در بورس، شفافیت در مالکیت و سود و زیان آنها ایجاد می‌کنیم، مردم و سهامداران عام را هم در سود این شرکت‌ها سهیم خواهیم کرد.

از طرفی هر یک از شرکت‌های توزیع در صورتی که در یک ساختار شفاف مدیریت شوند، سود تضمین شده‌ای خواهند داشت که برای سهامداران انگیزه‌بخش است. ازاین‌رو از واگذاری هر شرکت توزیع می‌توان انتظار درآمد ۶۰۰ تا ۷۰۰هزار میلیارد تومانی داشت. این روش حتی می‌تواند در مواردی جایگزین پرداخت یارانه نقدی شود. افزون بر اینکه از این مسیر ما مردم را در توسعه و شکوفایی کشور سهیم کرده‌ایم.

امتیاز قابل اتکای دیگری که در صنعت برق وجود دارد زیرساخت بسیار قدرتمندی است که برای ایفای نقش وزارت نیرو به عنوان ISP Provider وجود دارد. از این طریق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌تواند از زیرساخت‌های صنعت برق برای انتقال دیتای بالک و دیتای خرد به مشترکان خود استفاده کند. با توجه به ظرفیت‌های فعلی صنعت برق به نظر می‌رسد ما می‌توانیم در این زمینه تبدیل به یکی از قدرت‌های منطقه شویم. پیش از این و در دولت دوازدهم تفاهم‌نامه‌ای بین وزارتخانه‌های نیرو و ICT برای ایجاد این بستر امضا شده که متاسفانه اجرای آن در‌ هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

یکی دیگر از ظرفیت‌های جدی و کلیدی صنعت برق، وجود خطوط انتقال گسترده برق به همه کشورهای منطقه است. همه این خطوط انتقال OPGW  و فیبر دارند و ایران می‌تواند از این مسیر اینترنت همه کشورهای منطقه از جمله عراق، ترکیه، ارمنستان، آذربایجان و سایر کشورهای منطقه را به شبکه اینترنت کشور متصل و دیتا ترانزیت کند که در سطوح بین‌المللی قیمت بسیار بالایی دارد و می‌تواند به یک منبع درآمدی قابل اتکا برای صنعت برق بدل شود. زیرساخت‌های مربوط به این طرح کاملا آماده است و اجرایی شدن آن نیاز به تصمیم و اجازه دولت و وزارتخانه‌های مرتبط دارد. امیدواریم در دولت سیزدهم این ظرفیت مورد توجه و استفاده قرار گیرد تا حداقل بخشی از مشکلات مالی صنعت برق با اتکا به همین توانمندی‌ها و پتانسیل‌های بالقوه رفع شود.

 

 

منبع: دنیای اقتصاد/ مدیرعامل شرکت مهندسی مشاور موننکو ایران